خلاصه کتاب: پلی به گذشته؛ داستان دختریست به نام اینسوک که توسط مُهرهای سحرآمیز به زمانِ گذشتهی کره؛ سفر میکند. او که خود؛ یکی از فنهای بیتیاس هم هست، در آنجا با اعضای بیتیاس آشنا میشود که هر کدام شخصیتهای متفاوتی نسبت به زمان حالشان دارند و... .
خلاصه کتاب: تمرکز کرد، به برترین خاطرات تمام عمرش نگاهی انداخت. قدرت و نیروهای مختلف را در ذرهذرهِ خونش حس میکرد! حال؛ آماده بود تا با هر کسی مبارزه کند! حتی اگر دشمن؛ یکی از عزیزانش باشد!
خلاصه کتاب: شاپرک غصه مخور، روزگار بغضاش میشکند.
معشوق ما درِ قلبش را روزی به روی ما میبست!
حرفهای ناگفتهای که میان شاپرک و عشقش باقی مانده است؛
سخنانی که زبان از بیان آن قاصر است
حتی اگر از زبان نیز جاری میشدند، خوراک هیچ گوشی نمیبودنند.
تقدیر ما انسانها اینگونه بود، یکی بود و یکی دیگر نبود...
خلاصه کتاب:نسیم، دختری که بعد از اتفاقات مشکوک و ماورائی که توی زندگی براش رخ میده کنجکاو به دونستن حقیقت میشه که چرا این اتفاقات براش افتاده و اون رو به چالشهای زیادی کشونده؛ با موجودات و اجنه درگیر میشه که نسیم رو به اشتباه با یک شخص یا موجود دیگهایی گرفتن.
با افرادی آشنا میشه از طبار سیاهی و آتش؛ عشقی که بین خاک و آتش پدیدار میشه، خاکی که قراره اون آتش رو خاموش کنه.
سرنوشت این کنجکاوی و آشنایی نسیم با این افراد چی میتونه باشه؟
عشق یا سوختن؟
خلاصه کتاب:از همان ابتدا مشکلات خانوادگی کلافهامان کرده بود و هرکس هم که میرسید نظری میداد.
همیشه با خود فکر میکردم که آیا ممکن است که روزی دیگران از نقش مشاور کار کاشته بیرون بیایند و کمی سرشان را از زندگیامان بیرون بکشند؟
تا اینکه همسایهی فضولمان عملیات انتحاری خود را شروع کرد و من در شگفت از این سطح از تاثیر گذاری وی.
دختر قصهی ما که اسمش هست سرین و ۲۴ سال داره اما با شیطنتهایی که انجام میده و باعث خندهی همه میشه یه روزی بایه تصادف سبک زندگیش از این رو به اون رو میشه!
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " پاتوق رمان – دانلود رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.